گفت‎وگو با یک دختر مخترع؛ تلاش و سماجتی که نتیجه داد
از آن زمانی که دخترها اجازه درس خواندن نداشتند و کارهای مهم دنیا روی انگشت مردها می‎چرخید، از وقتی واژه‎های دانشمند و مخترع فقط و فقط زیبنده اسم‎های مردانه بود سال‎ها گذشته. حالا دخترها -خیلی‎هایشان- بدون دغدغه جنسیت، دانشمند و مخترع می‎شوند و هیچ کار مهمی را لنگ نمی‎گذارند؛ اگر هم هنوز کسی پیدا شود که دیدن موفقیتشان را خوش نداشته‎باشد، بلدند چطور بی‎بحث و جدل و با نمایش توانمندی‎هایشان، غائله را ختم به خیر کنند. درست مثل «سهیلا روشنی». سهیلا، مخترع دهه شصتی اهل تهران، وقتی داشت روی اختراع هیجان‎انگیزش کار می‎کرد کلی حرف مأیوس‎کننده شنید؛ قبل‎تر توی دانشگاه هم بعضی استادها بهش می‎گفتند دختر را چه به این کارها؟ سهیلا اما قوی‎تر از آن است که جا بزند. سهیلا کارشناسی بازرگانی خوانده، دانشجوی ترم آخر مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد تهران است و یک سوئیچ هوشمند طراحی کرده.

 برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

قصه سهیلا از زبان خودش: من توی یک شرکت بازرگانی کار می‏‌کنم، کارم واردات قطعات یدکی خودروی سنگین است. من و خیلی‎های دیگر، زمان زیادی را در رفت‎وآمد و ماندن توی ترافیک از دست می‎دهیم. این دغدغه زمان‎ از دست‎رفته و شناختم از خودرو باعث شد به فکر اختراع سوئیچ هوشمند بیفتم؛ سوئیچی که همیشه همراه آدم باشد و بتواند مجموعه‎ای از اطلاعات ضروری را در زمان‎های مرده دراختیار فرد قرار بدهد؛ اطلاعات مربوط به سلامت جسمانی، سلامت خودرو، حساب‎های بانکی، ترافیک روزانه، وضعیت راه‎ها و چراغ قرمز. در بسیاری از کشورها استفاده از سیستم wave (طول موج) که با گوگل‎مپ کار می‎کند برای آگاهی از وضعیت راه‎ها، شیوه رایجی است. سیستمی که من اختراع کردم با سیستم آراِف‌آی‌دی کار می‎کند و غیر از پشتیبانی این امکان، دست یابی به دیگر اطلاعات ضروری را فراهم می‎کند. این سوئیچ هوشمند به ماهواره وصل می‎شود و اطلاعات را روی گوشی یا شیشه جلوی خودرو که با لمس انگشت کار می‎کند، نمایش می‎دهد. به‎دلیل رعایت ایمنی، تمرکزمان بیشتر روی شیشه خودرو است تا کاربر، نه هنگام رانندگی بلکه فقط وقتی پشت چراغ قرمز توقف کرده به اطلاعات دسترسی داشته‎باشد. دست‌یابی به اطلاعات مربوط به سلامت شخصی هم با حسگرهای موجود در سوئیچ و روی صندلی خودرو، ممکن می‎شود. این اختراع برایم تشویق‎ها و پاداش‎هایی هم داشته؛ دو مدال طلا از مالزی و کره جنوبی،یک مدال نقره از مسابقات سیلیکون‎ولی آمریکا، جایزه ویژه مسابقات (I TEX 2018) مالزی و جایزه ویژه مسابقات اختراعات زنان در کره جنوبی. 

خلاصه که اوضاع سوئیچ هوشمند خوب است و به مرحله ثبت جهانی رسیده اما از همان اول همه‎چیز این‎قدر خوب و خوش نبود. وقتی داشتم روی این اختراع کار می‎کردم، غیر از استادم کسی خبر نداشت، حتی خانواده‎ام. از همه پنهانش کردم چون طبق تجربه می‎دانستم همه می‎گویند شدنی نیست و دختر را چه به خودرو! همان‎طور که در محل کارم، روزهای اول با مشکل مواجه بودم. کسی حضور من را در شرکت واردات قطعات خودرو نمی‎پذیرفت. مشتری‎ها وقتی برای سفارش زنگ می‎زدند و صدای من را می‎شنیدند فکر می‎کردند خط‎روخط شده، بعضی‎ها تلفن را قطع می‎کردند، بعضی‎ها کنایه می‎زدند که فقط مانده‎بود پای خانم‎ها به صنعت خودرو باز شود. توی دانشگاه هم از این حرف‎ها کم نشنیدم. حتی وقتی برای اختراعم جایزه گرفتم بعضی استادها گفتند بهتر نبود وقتت را صرف کارهای بهتری می‎کردی! ولی مگر قرار است با این چیزها ناامید شوم؟ من در یک خانواده سنتی بزرگ شده‎ام با این‎وجود از 17سالگی در شرکت پدرم کار کرده‎ام؛ اصلا راحت نبود، کلی جنگیدم تا راضی شدند بروم سراغ شغل محبوبم.

در خانواده به تو به‎عنوان یک دختر چه چیزی یاد داده‌اند؟ 
مادربزرگ مرحومم به من و خواهرهایم می‎گفت یک دختر باید همه‎فن حریف باشد. یادم می‎آید بچه که بودیم، یک‎بار می‎خواستیم اتاقمان را رنگ کنیم. منتظر نقاش بودیم. مادربزرگم آن روز خانه ما بود، گفت رنگ کردن یک اتاق این‎قدر کار سختی است که معطل ماندید کسی برایتان انجام بدهد؟ مادربزرگ بود که به ما یاد داد به کسی وابسته نباشیم، حرف‎ها و نصیحت‎هایش هنوز توی گوشم است. من هم اگر روزی، دختری داشته‎باشم به او یاد می‎دهم جسارت، پشتکار و لطافت را همزمان داشته‎باشد؛ می‎خواهم بفهمد این ویژگی‎ها هیچ منافاتی با هم ندارند.

روز دختر دوست داری چه هدیه‎ای بگیری؟ 
سفر به ژاپن. همیشه دلم می‎خواسته فصل بهار را ژاپن باشم و شکوفه‎های گیلاس منحصربه‎فردش را از نزدیک ببینم.